Blogfa - ayandehma.blogfa.com - آینده
General Information:
Latest News:
5.5 1 Jul 2013 | 12:38 am
این مطلب را به صورت آزمایشی و چون درباره پسرک است رمز دار کردم (دلیل رمزدار شدن این پست و پست های مشابه را قبلا توضیح مفصل دادم). همه آدمهایی که خواندنش را دوست دارید! لطفا برایم کامنت بگذارید تا رمزش...
بازی روزگار 12 Jun 2013 | 01:12 am
برای او؛ که آقای «کاف» باشد، اول از یک حادثه ساده اسکی شروع شد، اسکی که بلد بود، چوب اسکی های اصل به پا داشت و سراشیبی ساده با وقاری بود با یک عالمه مبتدی که سرتاپایش را باسمه زده بودند، پس ذره ای گما...
از قورت داده شدگی های قورباغانه 29 May 2013 | 03:04 am
قورباغه ام را قورت دادم. قورباغه گنده ای بود با دو تا چشم قلنبه و پوست لزج. بگذریم که چند سالی می شد که از تاریخ مصرفش هم گذشته بود و بوی گندش همه زندگیم را برداشته بود. در نهایت خجالت باید اعتراف کنم...
و احلل عقده من لسانی (2)... 2 May 2013 | 11:09 pm
مریم عزیز سلام، نمی دانم آیا هنوز می خوانی این خانه آبی را؟ اگر هم نخوانی، می دانم ده ها تن هستند که تو تنها نماینده راستگویشان بودی و این یگانگی را با نویسنده این خانه حس کردی که بی نقاب حرف دل بزن....
کابوس ایران 19 Apr 2013 | 03:54 am
وقتی به ایران برمی گردم دست و پایم می لرزد. دلیل دارد. نه. من امیدهای بیهوده در گلدان رویاها نمی پرورم، مدت هاست که زندگی پوستم را با سنگ پای غربت خوب سابیده است، وقت ندارم برای آرزوهای محال! می دان....
خسته مشو دلا دلا....* 25 Mar 2013 | 02:10 am
دور و برم که خلوت شد سالن خالی شده بود. دیگر وقت رفتن بود. پیش از اینکه برسم به در خروجی اما کسی صدایم کرد، به داچ صحبت می کرد: « می بخشید... فقط یه نکته رو می خواستم بهتون بگم. من هیچی از چیزهایی ک....
نگار من، امید نوبهار من، لبی به خنده باز کن... 20 Mar 2013 | 04:00 pm
اینجا زمستان است. زمستانی پرهیمنه و بی پایان که لنگر انداخته بر شانه های خاک. گردونه خورشید راه آسمان را گم کرده است. این جهان روزهاست که رویای گرماگین نوروز را از کف برانداخته است. طنین این پنجه های...
تشکر نامه 18 Mar 2013 | 12:24 am
آراز امسال در کلاس های اسکیت روی یخ شرکت کرد و البته توصیه های فیزیوتراپش در این تصمیم بی اثر نبود. جلسه های اول بیشتر به غر گذشت که : «خسته میشم، پاهام درد می کنه» که البته غر درست و به جایی هم بود و...
و احلل عقده من لسانی... 13 Mar 2013 | 12:51 am
دوست ناشناسی برای پستی که در آن از شیرین زبانی های پسرک نوشته ام نظرواره ای نوشته است با این مضمون: مریم: سلام نامرد چه جوری دلت میاد اینارو بنویسی شاید یه عشق مادر شدن بیاد بخونه در حالی که نمیتو....
تولدی دیگر 2 Mar 2013 | 08:17 pm
خیلی وقت گذشته از هست شدنم... سالهاست. امسال هم هستم تا بارش این برف دیرهنگام را تماشا کنم... امسال من هستم و کسی که هستی را به من هدیه کرد، نیست. عزیزانم هم که سال های سال دست هایم را از هدیه های رنگ...
