Blogfa - ghomshodeh.blogfa.com - برگی در آغوش باد

Latest News:

فرصت 27 Apr 2011 | 01:08 am

همسرم از من خواست که با زن دیگری برای شام و سینما بیرون بروم. زنم گفت که مرا دوست دارد، ولی مطمئن است که این زن هم مرا دوست دارد. و از بیرون رفتن با من لذت خواهدبرد. زن دیگری که همسرم از من میخواست ک...

داداشی 15 Apr 2011 | 11:54 pm

وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو "داداشی" صدا می کرد. به موهای مواج و زیبای اون خیره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه. اما اون تو...

فروشنده دوره گرد 30 Jul 2010 | 05:02 am

شیوانا جعبه ای بزرگ پر از مواد غذایی و سکه وطلا را به خانه زنی با چندین بچه قد ونیم قد برد . زن خانه وقتی بسته های غذا و پول را دید شروع کرد به بدگویی از همسرش و گفت: ای کاش همه مثل شما اهل معرفت و جو...

عشق به مادر يک زنداني محکوم به اعدام 8 Jun 2010 | 12:21 pm

آخرين باري که ديدمش پانزدهم آگوست بود. درست شب قبل از اعدامش! اصولا شب قبل از اعدام نمي ذارن که کسي به فرد اعدامي نزديک بشه. اون شبها من با شادي زياد به تخت خودم مي رفتم و روز بيست و هشتم آگوست رو انت...

دختر کبریت فروش 3 May 2010 | 11:27 am

هوا خيلي سرد بود و برف مي باريد .  آخرين شب سال بود دختري كوچك و فقير در سرما راه مي رفت . دمپايي هايش خيلي بزرگ بودند و براي همين وقتي خواست با عجله از خيابان رد شود دمپايي هايش از پايش درآمدند . ول...

عشق 21 Apr 2010 | 06:22 am

مرد و زن جوانی سوار بر موتور در دل شب می راندند.آنها عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند. زن جوان: یواش تر برو، من می ترسم. مرد جوان: نه، اینجوری خیلی بهتره. زن جوان: خواهش میکنم ، من خیلی می ترسم. مرد ...

دختر نابینا 14 Apr 2010 | 06:31 am

دختری بود نابینا که از خودش تنفر داشت نه فقط از خود ، بلکه از تمام دنیا تنفر داشت اما یکنفر را دوست داشت “دلداده اش را“ . با او چنین گفته بود : « اگر روزی قادر به دیدن باشم حتی اگر فقط برای یک لحظ...

عشق مادر به فرزند خود 4 Apr 2010 | 10:47 pm

مادر من فقط یک چشم داشت اون همیشه مایه خجالت من بود . من از اون متنفر بودم خانواده برای معلم ها و بچه مدرسه ای ها غذا می پخت اون برای امرار معاش یک روز اومده بود  دم در مدرسه که به من سلام کنه و منو...

اس ام اس 89 14 Mar 2010 | 10:42 pm

´¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.• ¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.• ¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.• …*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…* ….hapyy new year…. …*…*…*…*…*…*…*…*…*...

فرصتی برای بودن با پدر 2 Mar 2010 | 07:11 am

پس از آنکه مادر, من و پدر را در کمال ناباروری ترک کرد و تنها گذاشت, تصمیم گرفتم وقت بیشتری را برای بودن با پدرم صرف کنم و او را به سفر ببرم. اولین سفر من و پدر خیلی عالی بود, آن روز من وپدر روی دو صن...

Recently parsed news:

Recent searches: