Blogfa - makehastim.blogfa.com - خـــــــود - شناسی

Latest News:

غزل 3 18 Apr 2013 | 09:22 pm

غزل ذهن چون آید تهی از قیدو از بازیگری نوکنی آنگه همی برخود جهان دیگری ما به مکر ذهن سرگرمیم ، نبینیم فاجعه پشت خوف آن نداریم بلکه برخود داوری غفلتی جان می خورد هردم نبینیم حال خود طعم...

غزل 11 Apr 2013 | 09:16 pm

غزل  ۱ بازیگریم از خویشتن ، اما نمی دانیم درپای صحنه صورتی پیدا وپنهآنیم برخود شکستیم گرچه ما خود صورتک هارا ازصورتی دیگر ولی درخود گریزانیم ازخود کنی حیرت چو بینی خویشتن عریان درپرده می ب...

سفر سنگ 19 Mar 2013 | 01:10 am

باتبریک وتهنیت سال نو به یکایک دوستانی که بااین نوشته ها مانوسند درگذرگاه عشق ، زاده شدم . درسبزه زار  بی زوال شرف و یقین . دیگر بار ( با آبستگی و زایمان پرشکوه خود . بی حضور قا...

جعل پندار 18 Jun 2012 | 03:29 am

ماخود بهاریم ، خویشتن راکرده ایم گم درحسرت صبح بهاران سرگرانیم درخون کشیم خودرا عبث ازوحشت خویش نوریم و درظلمت اسیرو ناتوانیم ازخود چه می دانیم ؟ نمودیم رخنه درخود هربند بند خویش بینیم ص...

مرغـــــــــک بی اختیار 2 Mar 2012 | 01:23 pm

گرشناسد آدمی خــــــودرا ، گذارد پابرون هرچــــه با تعجیل او ازعرصه ی بازیگری آدمی بازیچه ی خویش است لیکن بی خبر چشم بسته ، کرده خودرا تا به افسونگری ذهن می پیچد به خود مارا نمی فهمیم یکی می دوان...

*) زندان واژه 1 Mar 2012 | 04:13 am

خواهی رهی ازبند خود بشکن حصار واژه را زندانی بند خودی درقیدوبند واژه ها دانی ؛ زبان زندان ماست وان می فریبد خاص وعام زنجیر پای هرکسی ست آری . همین لفظ و کلام بگشایی ار چشم خرد بینی به خود باز...

قله های کور 26 Dec 2011 | 11:41 am

شانه خالی کن ؛ ازتلاقی های ناموزون سنگ وگوشت ازمماس آهن واحساس . قله ها ی پیشِ رو ؛ جز سوسویی کوروسترون نیست « زنده بودن درمصاف رنج ، غیرمُردن نیست .» آنچه می بینی به سقف شب خوشه ی کذبی بود ؛ ...

غزل 28 Nov 2011 | 05:21 am

باسلامی گرم وصمیمانه به یکایک دوستان که مدتها با نبودنم همچنان به وب سرزنده اند خواهی ، اگر ازخویش توهرنکته بدانی باید که کنی هرچه تو ، اندیشه تکانی ذهن است یکی سطل زباله پرو لبریز هرقافیه اش بندم...

ندای حیات 12 Jan 2011 | 09:14 am

مارا زقفس نیست دمی میل رهایی گوییم چه سخن اینهمه ازوصل وجدایی؟ دروصلت خاری شده ایم بسکه زگل دور ازخاطرمان رفته دگر شوق رهایی بت را چه کنی اینهمه خود سجده , خدایا؛ روشن به تو خود نیست که تو شبه خد...

کودک مجهول 9 Nov 2010 | 08:17 am

مکر را بینی اگر ، برخویشتن فرمانده ای ورنه درپشت هیاهویی عبث درمانده ای . یک سخن گویم نه بیش از«کودک مجهول» خویش ؛ نیش آن بنگر ، ببین ؛ مـرده تو ، یا که زنده ای داده این آشفته سر ؛ بازی همه نوع بش...

Recently parsed news:

Recent searches: