Blogfa - yadegari20.blogfa.com - ღ چه بـی تــابــانه می خــواهــمــت ღ

Latest News:

ای مـטּ بــﮧ فــבای בلـღ בیوانــﮧ پسنــבت ... 19 Aug 2013 | 03:40 am

دلـــم می‌خــواست بین خنــده‌هــا و موهــات اسم تــو را صدا کنم و وقتـی گفتـی جــانـم جانـــم را از نبودنـت نجــات دهـــم با یک نگـــاه .... عباس معروفی با آن‌همه دل‌داده دلش بسته‌ی ما شد ای من...

نیســتے صــבا نیســت ... کــﮧ پــر بگیــرمــ ... 13 Aug 2013 | 07:04 pm

باردارِ خاطرات که میشی‌ هوس آغوش هم می‌زنه به سرت همه چیز بو میده آدم‌ها بو میدن اتاق ها ... عکس ها ... کافه ها کوچه‌های بن بست پشتِ درخت ها حتی نامه‌ها بو میدن ولی‌ باز هم دلت می‌خواست هنوز کن...

گفتے نظــر خطـاست ، تــو בلـღ مے بــرے رواست ؟ /سعدی 6 Aug 2013 | 05:18 am

دستــم را بگیــری و زیـر گوشــم زمزمه کنــی : پشـت ِ خـوابهای نا آرام تــو چیــزی بیش از نگرانــی های زنــانه نیست! دستت را بگیــرم و زیـر گوشت زمـزمه کنــم: پشـت نگــرانی های زنانه ی من مــردی ا...

چــﮧ گـویمــــت ... 1 Aug 2013 | 04:51 am

گفتـی كـه منتهـای اميـد تـو چيسـت؟ آه ... ای منتـهـای آرزوی مــن چــه گـويـمـت ؟ مهرداد اوستا

یـﮧ خیابوטּ شـבـم کـﮧ گـهگاهـے ... یـﮧ کمـے واسـﮧ من قـבـم بزنـے 26 Jul 2013 | 05:09 pm

گاهی وقت ها دلت می خواهد با یکی مهربان باشی دوستـش بـداری و برایش چــای بریزی ... گاهی وقت ها دلت می خواهد یکی را صدا کنـی بگویی سلام، می آیی قدم بزنـیم ؟ گاهی وقت ها دلت می خواهد یکی ر...

هــواے گـــریــﮧ בار ... 20 Jul 2013 | 06:29 pm

من و تـو زیر باروون    ...    شونه به شونه ی هم    ...    وقتی قـدم زدیــم خاطره های خوب ُ    ...    واسه همیـن روزامــون    ...    ساده رقــم زدیم دانلـــود : هـــوای گریــه دار ترانه ســرا : بــ...

ایـטּ جاבه با تــو تا همـﮧ جــا مــزّه مـے בهـב ... 19 Jul 2013 | 02:32 am

" خـوشـبـخـت " یعنـی اینکه دستانت تنها به دست " مـن " گـــره خورده ست خوشبخـت یعنی اینکه " مــا " باشیم یعنـی نباشد " دیگرانی " که ... رویـا باقــری شعبده نیست! اصلا دست ِ من نیست! چال که می اف...

هر جور می تونـے بموטּ ... مـטּ با تــو سازش مـےکنمـ ... 11 Jul 2013 | 04:21 am

زن زیبایـی نیستم موهایی دارم سیاه که فقط تا زیر گردنم می آید و نه شب را به یادت می آورد نه ابریشـم، نه سکـوت ِ شاعـرانه نه حتـی خیال ِ یک خـواب ِ آرام ! پوست ِ گندمی دارم که نه به گنـدم می ماند،...

بـﮧ هــوای خـــونـﮧ بیـــا ... 6 Jul 2013 | 03:40 am

برایت قهوه می‌ریزم کمی‌ شیر ... دو قاشق شکر می‌گذارم جلویت روی میز گلدان گل را کنارتر می‌گذارم تا بهتر ببینمت قیافه‌ی جدی به خودم می‌گیرم و با لهجه‌ای که حالا برای خودم هم بیگانه است می‌گویم: ...

مـטּ בلـم تنگ می شـوב بــی تـــو... 3 Jul 2013 | 05:46 am

دلــم گرفته از اینجــا،خبــر نداری که نشسته ام تـک و تنهــا خبـــر نداری که چقـــدر پرسه زدن زیر هـق هـق باران رسیـده ام ته دنیــا ، خبــر نداری که دلــم برای تـــو هـی تنگ میشود اصلا از این خیـا...

Recently parsed news:

Recent searches: