Blogspot - pouriaalami.blogspot.com - انگار نه انگار

Latest News:

خیارشورها را رنده کن تا من برگردم 2 Aug 2013 | 04:59 pm

کجا ممکن است پیدایت کنم؟ همه‌جا دنبالت می‌گردم، حتا توی اشیای پیداشده‌ی تاکسیرانی. خط راه‌آهن به چهارراه چهارم خیابان دوم. درست روبه‌روی دانشجوپارک. بارها به آن مسیر که با هم رفتیم فکر کردم، نباید به ...

تقدیم به چند اصطلاح عامیانه -21 28 Jul 2013 | 03:01 pm

سر صحبت را باز می‌کنم و بعد حرفم را می‌خورم همیشه حرفت سر زبانم است اسمت وسط حرف‌های جدی از دهانم می‌پرد وسط حرف‌های جدی من حرف ندارم، می‌خندم وسط حرف‌های خنده‌دار تو حرف نداری، جدی می‌شوی تو حرف ند...

آدم باشید برگردید 27 Jul 2013 | 01:01 pm

من با هر کی حال می‌کنم می‌ذاره می‌ره. دیگه از این به بعد با هیشکی حال نمی‌کنم، حتا شما دوست عزیز، چرا؟ واسه خودتونه. که نرید آلاخون والاخون شید. نرید. مهاجرت نکنید. الکی بگید می‌رم دو سه سال درس می‌خ...

تقدیم به چند اصطلاح عامیانه - 20 26 Jul 2013 | 10:28 pm

می‌ترسم بدانی چه‌اندازه دوستت دارم از من بترسی + تقدیم به چند اصطلاح عامیانه

این‌دفعه همه گوله می‌خورند حتا کیمیایی... 19 Jul 2013 | 12:01 pm

مسعود کیمیایی گفت فیلم جدیدش را هفته آینده کلید می‌زند. به همین مناسبت خبرنگار واحد غیرمرکزی را فرستادیم دم‌پر کیمیایی تا ته و توی قضیه را دربیاورد. به گزارش ما کیمیایی گفت: در فیلم  جدیدم، همان اول ...

: چی‌کار می‌کنی؟ - من چم می‌ورزم 15 Jul 2013 | 10:37 am

[فرهنگستان زبان و ادب فارسی سنگ تمام گذاشت] هرچه ما جلوگیری کردیم تا به کلمه‌های مصوب فرهنگستان فانتزی زبان و ادب فارسی کار نداشته باشیم، نمی‌شود. دست آدم که نیست. این‌بار «ایسنا» رفته کلمات مصوب فره...

ماجرای اسباب‌کشی 14 Jul 2013 | 05:00 pm

دیروز از نگهبانی جلوی «آتی‌ساز» پرسیدم آقا شماره وانت‌بار دارید؟ شماره نداد. یهو سوت زد و گفت: «جاسم... جاسم...» جاسم توی سایه نشسته بود و از جاش جنب نمی‌خورد. نگهبانه هرچه صدا زد جاسم نیامد. نگهبانه ...

جوش رخ‌جوش رخ تو 9 Jul 2013 | 02:15 am

[فرهنگستان فانتزی – 2] ما خواستیم بی‌خیال قضیه شویم. اما انگار خود فرهنگستان فانتزی زبان و ادب فارسی ول‌کن نیست. به همین مناسبت هر روز یک پاراگراف مصوب با کلمات مصوب و خجسته آن فرهنگستان فخیمه می‌ساز...

فرهنگستان فانتزی زبان و ادب فارسی 8 Jul 2013 | 11:33 am

ابرستاره از پنجره به بارکنج نگریست و همجوار آبشویه افشانه زد و با پا بافه را کناری زد. سپس در پَرْوَندان دنبال پَرْوَن‌جاها گشت. اما نبود. چراغک سرد بود و خمیراک ماسیده بود. یادش آمد پی‌غذا نخورده. هو...

خودزنی؟ (یا دارم بلند فکر می‌کنم - 3) 4 Jul 2013 | 02:22 am

اگر نظام طبقه‌بندی کاستی باستانی را در نظر بگیریم، به نظرم جای مطبوعات و جای روزنامه‌نگار خیلی بالاتر از جای سیاستمدار قرار می‌گیرد. سیاستمدار روی صندلی تاریخ مصرفدار می‌نشیند. و با توجه به شیوه انقضا...

Related Keywords:

خبر, نشر چشمه, پوریا عالمی, دزد, وسط کار, آموزش احضار روح, روایت چهارم "لغت نامه دهخدا", پوريا عالمي, عید آمد و ما لختیم, کفتر پاپری

Recently parsed news:

Recent searches: