Persianblog - chenaraneh.persianblog.ir - چنارانه

Latest News:

(بدون عنوان) 27 Aug 2013 | 09:10 pm

کتابی که میخوانم خواندنش بیشتر یکجور اخساس وظیفه بود اولش. انتخابش هم خیلی به قیمت پشت جلدش مربوط می شد. خیلی که نه اما کم هم بیربط نبود. وقتی خیلی اتفاقی دچار تامین اعتباری شدم که انتظارش را نداشتم ب...

(بدون عنوان) 27 Aug 2013 | 04:18 am

سوسک کوچولو آرام سر راه مسواک زدن من قرار گرفته است و توی آشپزخانه ای که همین امروز شسته ام  تاتی تاتی میکند. از وقتی خانم همستر اینجا بوده است یاد گرفته ام که سوسک های کوچولو را بپیچم توی دستمال توال...

تلویزیون قند است... 25 Aug 2013 | 09:48 am

تلویزیون مثل قند است. یک مدتی که میگذاریش کنار می فهمی که عجب چیز بد طعم مزخرفی است... فکر میکنم چرا همه این چیز ناچیز را از خانه هایشان نمی اندازند بیرون؟ وقتی آدمها به جای اینکه رو به روی هم بنش...

(بدون عنوان) 23 Aug 2013 | 09:48 pm

حال یکی ازبزغاله های خوبم خوب نبود. یک بافتی بی اجازه در بدنش رشد کرده بود. بعد از مدتی دیگر او را ندیدیم. دورادور احوالپرسی می کردیم. بعد از مدتی دیگر احوالپرسی هم نکردم. از کسی جویای حالش هم نشدم. ج...

(بدون عنوان) 22 Aug 2013 | 10:45 am

چند نرم افزار را به همراه بسته آموزشی آن خریده ام و مشغول یادگیری آن هستم. آقایی که نرم افزار را آموزش می دهد خیلی فان است. کل بسته آموزشی البته فان است برای خودش. من تمام صفحه دسک تاپش را می بینم. می...

(بدون عنوان) 21 Aug 2013 | 04:37 pm

هرچند ماه یکبار  که زمان متوقف می شود و من کاری برای انجام دادن ندارم می بینم که دستمال به دست بر درگاه خانه کلمات تو ایستاده ام. می ایستم و یکی یکی متن های خاک خورده ات را بیرون می کشم و میروبم... مث...

(بدون عنوان) 18 Aug 2013 | 03:17 am

بعضی وقتها دلیل خاصی ندارد منتهایش کلمات می گریزند... کلمات پیدایشان نیست با اینکه مملو از سخنم... سخن هایم لاجرم در بطن قلبم باقی می مانند مثل گل های بوته بنفشه ام که توی وجودش پنهان شده اند و پیدایش...

(بدون عنوان) 15 Aug 2013 | 05:41 pm

غمگین مشو عزیز دلم مثل هوا کنار توام نه جای کسی را تنگ میکنم نه کسی من را میبیند نه صدایم را می شنود دوری مکن تو نخواهی بود من اگر نباشم محمد شمس لنگرودی

تهران گردی 2 11 Aug 2013 | 08:42 pm

چند سال پیش یادم هست که جایی در شرق میدان انقلاب - یعنی یک جایی در یک خیابانی که چند خیابان آن طرف تر بود و اسمش را نمیدانم و فقط میدانم که باید شرق میدان انقلاب بوده باشد- یک بنای خیلی زشت دیدم که مب...

من احساس حقارت کیمیا هستم... 11 Aug 2013 | 12:00 am

بعضی وقتها بعضی احساسات گمراه کننده هستند. آدم را گمراه می کنند. چون دقیقا نمی دانی که بگویی که چه احساسی داری امکانش هست فریب بخوری و جایش نام یک احساس دیگر را بگویی... در حالی که هیچکدام از احساسات ...

Recently parsed news:

Recent searches: